هوش مصنوعی:
شاعر در این متن به توصیف معشوق و عشق شدید خود به او میپردازد. او از زیباییهای معشوق مانند زلف، لب، خال و ابرو سخن میگوید و بیان میکند که دلش از فراق او همیشه در حال جوشش است. شاعر همچنین اشاره میکند که عشق به معشوق چنان او را تحت تأثیر قرار داده که هوش از سرش رفته است و در نهایت اظهار میکند که حاضر است به خاطر آزادی از این عشق، خود را بفروشد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارد.
شمارهٔ ۳۸
برآن زلف و لب و خال و بنا گوش
سوی بازار عشقش برده ام دوش
رخش روز است و ابرو گوشه روز
نهاده است از برای فتنه شب پوش
دهانش چشمه نوش و زبر جد
رمیده است از کران چشمه نوش
همه ساله ز سودای فراقش
دلی دارم چو دیگ تفته پرجوش
ز عشقش تا بر آرم من یکی دم
سه بار از من ز رنج دل رود هوش
ز تو چون روی آزادی نبینم
مرا خسرو خریدار است بفروش
سوی بازار عشقش برده ام دوش
رخش روز است و ابرو گوشه روز
نهاده است از برای فتنه شب پوش
دهانش چشمه نوش و زبر جد
رمیده است از کران چشمه نوش
همه ساله ز سودای فراقش
دلی دارم چو دیگ تفته پرجوش
ز عشقش تا بر آرم من یکی دم
سه بار از من ز رنج دل رود هوش
ز تو چون روی آزادی نبینم
مرا خسرو خریدار است بفروش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.