هوش مصنوعی:
این متن یک شعر عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و علاقهی خود به معشوق سخن میگوید. او از زیباییهای معشوق مانند رویش، زلفهایش و نقرهاندام بودنش تعریف میکند و از عشق و هجران و وصال سخن میگوید. شاعر همچنین از ضعف و ناتوانی خود در برابر عشق معشوق مینالد و در نهایت، همهچیز را فدای نعمت روی معشوق میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عاشقانهای است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال نامفهوم یا نامناسب باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به کار رفته در شعر ممکن است نیاز به درک ادبی بالاتری داشته باشند.
شمارهٔ ۴۰
سخت با ما تو بخیلی بسلام
نیک مائیم ترا عاشق و رام
جان ما عاشق و تو معشوقه
دل ما صید و سر زلف تو دام
روی و زلفین تو خون آمد و مشک
وصل و هجر تو حلال است و حرام
بوسه خواهم در حال بده
مکن ای دوست مرا دشمن کام
نقره اندامی و من زر رویم
بزر پخته خرم نقره خام
آن چنانم ز نحیفی که همی
نتوانم زد یکدم بدو گام
نعمت روی تو می باید و بس
بسر تو که تمام است تمام
نیک مائیم ترا عاشق و رام
جان ما عاشق و تو معشوقه
دل ما صید و سر زلف تو دام
روی و زلفین تو خون آمد و مشک
وصل و هجر تو حلال است و حرام
بوسه خواهم در حال بده
مکن ای دوست مرا دشمن کام
نقره اندامی و من زر رویم
بزر پخته خرم نقره خام
آن چنانم ز نحیفی که همی
نتوانم زد یکدم بدو گام
نعمت روی تو می باید و بس
بسر تو که تمام است تمام
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.