هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و محبت عمیق خود به معشوق می‌گوید و از رنج‌ها و تنهایی‌های خود در این راه سخن می‌راند. او از بی‌وفایی معشوق شکایت دارد، ولی با این وجود، هنوز به او عشق می‌ورزد و امیدوار است که معشوق به یادش بیاید. شاعر همچنین به تضاد بین شیرین‌زبانی و تلخ‌زبانی معشوق اشاره می‌کند.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی موجود در شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و محبت یکطرفه نیاز به بلوغ عاطفی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۷۸

منم در عشق تو جسمی و جانی
کشیده پوستی بر استخوانی

نه جز گریه مرا پشت و پناهی
نه جز ناله مرا نام و نشانی

تنی مانده چه تن محنت سرائی
دلی رفته چه دل درد آشنائی

نداری باک از چون من غریبی
نیاری رحم بر چو من جوانی

سراپای جهان گشتم ندیدم
چو تو اندک وفا بسیار دانی

سبک بربایدم موری دگر بار
کنی یادم بیایی و بخوانی

زبان تلخ داری ای پسر لیک
چو گفتار حسن شیرین دهانی

در این شیرین دهان از بخت شورم
عجب نبود بدان تلخی زبانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.