۲۲۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸ - این قطعه در مدح امیرسید ذخرالدین بخط خود بسفیده نوشت

ای ذخر دین و دولت سلطان اهلیت
در حلقه سپهر محلت نگینه باد

ای گشته سعد اکبر باذات تو قرین
با طالعت سعادت کبری قرینه باد

برجیس برموافق جاه تو مهربان
مریخ برمخالف عهدت بکینه باد

خندان لب مطیع تو همچون پیاله شد
پر خون دل حسود تو همچون قنینه باد

خصم تو گر چو قارون یابد دفینه ای
زیر زمین چو قارون هم با دفینه باد

ور بر شود بر این فلک آبگینه رنگ
پایش ز دست حادثه برآبگینه باد

هر مرغ مدح را که پرد برهوای فضل
ایام تو نشیمن و نام تو چینه باد

هر زر که در خزانه کان سازد آفتاب
بهر فدای جان عزیزت هزینه باد

زر هیچ در خزانه تو نیست ای ملک
زر تو نام نیکو عمرت خزینه باد

ای ذات تو سفینه طوفان روزگار
در پای بود در نظرت این سفینه باد؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷ - درمدح خواجه مخلص الدین گوید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹ - در شکایت دوستی گفت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.