هوش مصنوعی: شاعر در این متن از بی‌توجهی و بی‌مهری اطرافیان و حاکمان به خود شکایت می‌کند. او اشاره می‌کند که با وجود خدمات و هدایای فراوانی که تقدیم کرده، هیچ پاداش یا پیام محبت‌آمیزی دریافت نکرده است. همچنین، از عدم ارسال سلام و تحیت از سوی دیگران ابراز ناراحتی می‌کند و در نهایت، با لحنی تلخ و کنایه‌آمیز، این رفتارها را ناپسند می‌داند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق اجتماعی و عرفانی است و از کنایه‌های ظریفی استفاده کرده که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۹ - در شکایت دوستی گفت

قبول بین که در این سال سعد دولت و دین
به مهر و کین بر من یک غلام نفرستاد

بلند و پست حدیث مرا محل ننهاد
دروغ و راست به من یک پیام نفرستاد

نهاده گردن و بگشاده لب براق ظفر
در این چه دید که زین و لگام نفرستاد

هزار گوهر نو سفته هدیه می کردم
یکی دو رشته برای نظام نفرستاد

برای صید چو من بلبل همایون فال
حدیث دانه میندیش دام نفرستاد

من آن نیم که شکایت کنم معاذالله
که سعد رفت و سعادت تمام نفرستاد

چو از عراق فرستاده ایم در باقی
چرا به من زرفانی ز شام نفرستاد

من آن نگویم گویم که پر تحیت باد
چرا تحیت مسکین بوام نفرستاد

چو کرد حج و زیارت سلیم باشد اگر
به سوی آل محمد سلام نفرستاد

حرام باشد می خورد نزد مخموران
که یک دو جرعه ز باقی جام نفرستاد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸ - این قطعه در مدح امیرسید ذخرالدین بخط خود بسفیده نوشت
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.