هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر غم و رنج پنهانی شاعر است که در بیزبانی و شرح حالش نمایان میشود. شاعر از غم یار و بلاهای عشق مینالد و از سنگدلی زمانه و ناتوانی خود سخن میگوید. با این حال، عشق و وفاداری را راه نجات میداند و درد و غم را سبب کامرانی میخواند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق، رنجهای عاطفی و مفاهیم عرفانی است که درک آنها برای سنین پایینتر دشوار بوده و ممکن است برای نوجوانان کمسنوسال نامناسب باشد.
شمارهٔ ۹
چه گونه فاش نگردد غم نهانی ما
بشرح حال زبانیست بی زبانی ما
برون مباد زمانی ز جان ما غم یار
که در بلا غم یارست یار جانی ما
در سرشک بپای تو ریختیم و خوشیم
که صرف راه تو شد نقد زندگانی ما
شکست بار غمت قد ما چه سنگ دلی
که هیچ رحم نکردی به ناتوانی ما
زمانه دشمن ما گشت در غمت گویا
که رشک برد بر ایام شادمانی ما
شدیم سالک راه وفات لیک چه سود
که عمر تاب ندارد به همعنانی ما
رسیده ایم فضولی ز فیض عشق کام
بس است درد و غم اسباب کامرانی ما
بشرح حال زبانیست بی زبانی ما
برون مباد زمانی ز جان ما غم یار
که در بلا غم یارست یار جانی ما
در سرشک بپای تو ریختیم و خوشیم
که صرف راه تو شد نقد زندگانی ما
شکست بار غمت قد ما چه سنگ دلی
که هیچ رحم نکردی به ناتوانی ما
زمانه دشمن ما گشت در غمت گویا
که رشک برد بر ایام شادمانی ما
شدیم سالک راه وفات لیک چه سود
که عمر تاب ندارد به همعنانی ما
رسیده ایم فضولی ز فیض عشق کام
بس است درد و غم اسباب کامرانی ما
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.