هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و پراحساس، توصیفی زیبا از عشق و دل‌باختگی است. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند نقاب مشک‌ناب، آفتاب و شراب، احساسات عمیق خود را نسبت به معشوق بیان می‌کند. او از درد فراق، اضطراب عشق و تأثیرات آن بر روح و روان سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند عذاب عشق و اضطراب نیاز به بلوغ عاطفی برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۸۲

بگل خطت چو نقابی ز مشک ناب انداخت
هزار شاهد فتنه ز رخ نقاب انداخت

مه رخ تو که سر زد خط از خواشی آن
هزار ناوک طعنه بر آفتاب انداخت

دمید تا خط چون شب ز روی چون روزت
زمانه دیده بخت مرا بخواب انداخت

بمردن از غم دل رسته بودم آن لب لعل
حیات داد مرا باز در عذاب انداخت

هوای چین جبینت هزار موج بلا
بآب دیده نم دیده پر آب انداخت

ز رشک بر دل خون گشته سوختم صد داغ
چو خالهای لبش عکس در شراب انداخت

چه ممکن است ثبات از فضولی بی دل
چنین که شوق تو او را در اضطراب انداخت
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.