۲۳۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۳

نه همین قد من از بار غم دور خم است
خمی قامت گردون هم ازین بار غم است

ز سرور دل ما بی المان را چه خبر
پرده دار حرم ذوق نهانی الم است

پای در راه بلا نه که تقرب یابی
حاصل رنج سفر لذت طوف حرم است

عمر چون می گذرد بی اثر ذوق مباش
فرصت لذت ادراک بلا مغتنم است

سیر صحرای جنون کن که ز غم باز رهی
غم ایام دران بادیه بسیار کم است

بدل از خار جفا می شکفد غنچه مهر
چمن آرای محبت گل جور و ستم است

پر ز دردست و الم دائره ملک وجود
منزل راحت و آرام فضولی عدم است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.