هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از احساسات عمیق خود مانند غم، عشق و دلتنگی سخن میگوید. او به رابطهاش با معشوق اشاره میکند که گویا معشوق از او رنجیده است. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند تقدیر، عرفان و عشق الهی نیز پرداخته است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که درک آن ممکن است برای سنین پایین دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات عاشقانه و احساسی نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۸۰
بی وجه نمی گریم گریه سببی دارد
بر حال دلم گریان حال عجبی دارد
آن شوخ کمان ابرو با من نزند حرفی
افکند بابرو چین گویا غضبی دارد
تا زنده بود هرگز از جان نکشد منت
هرکس که بدل ذوقی از نوش لبی دارد
جنت طلبد زاهد ما روضه کویت را
از بخت بقدر خود هرکس طلبی دارد
از حال دلم بی خود ای شمع چه می پرسی
دور از مه رخسارت روزی چو شبی دارد
پا کرده ز سر آید هر دم بسر کویت
طفلست در اشکم اما ادبی دارد
خوانند فضولی را گه عاشق و گه عارف
مشهور جهانست او هر جا لقبی دارد
بر حال دلم گریان حال عجبی دارد
آن شوخ کمان ابرو با من نزند حرفی
افکند بابرو چین گویا غضبی دارد
تا زنده بود هرگز از جان نکشد منت
هرکس که بدل ذوقی از نوش لبی دارد
جنت طلبد زاهد ما روضه کویت را
از بخت بقدر خود هرکس طلبی دارد
از حال دلم بی خود ای شمع چه می پرسی
دور از مه رخسارت روزی چو شبی دارد
پا کرده ز سر آید هر دم بسر کویت
طفلست در اشکم اما ادبی دارد
خوانند فضولی را گه عاشق و گه عارف
مشهور جهانست او هر جا لقبی دارد
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.