هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و پراحساس است که در آن شاعر از عشق، درد فراق، و امید به وصال سخن میگوید. او از آتش دل، رنجهای عشق، و بلایای ناشی از آن مینالد و در عین حال به امید دیدار معشوق و رهایی از این دردهاست.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و عاطفی دارند.
شمارهٔ ۱۸۳
لطیفست آن پری آن به که از مردم نهان آید
مبادا گر فتد نور نظر بروی گران آید
بسوز ای آتش دل استخوان سینه را یک یک
مبادا تیر آن ابرو کمان بر استخوان آید
رود صد آه من تا آسمان هر دم وزان هریک
بلایی گردد و بر جان من از آسمان آید
شدم محروم تا حدی که نگذارد مرا حیرت
که وصل دوست در دل بگذرد یا بر زبان آید
پی دفع رقیب از آه دل یک دم نیم خالی
یکی از صد هزاران تیر شاید بر نشان آید
بمردن رست دل از جان و آمد جانب کویت
ز جان بگذشت از دست غمت تا کی بجان آید
فضولی نقد جان کردی نثار مژده وصلش
چه خواهی کرد گر ناگاه آن سرو روان آید
مبادا گر فتد نور نظر بروی گران آید
بسوز ای آتش دل استخوان سینه را یک یک
مبادا تیر آن ابرو کمان بر استخوان آید
رود صد آه من تا آسمان هر دم وزان هریک
بلایی گردد و بر جان من از آسمان آید
شدم محروم تا حدی که نگذارد مرا حیرت
که وصل دوست در دل بگذرد یا بر زبان آید
پی دفع رقیب از آه دل یک دم نیم خالی
یکی از صد هزاران تیر شاید بر نشان آید
بمردن رست دل از جان و آمد جانب کویت
ز جان بگذشت از دست غمت تا کی بجان آید
فضولی نقد جان کردی نثار مژده وصلش
چه خواهی کرد گر ناگاه آن سرو روان آید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.