۲۰۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۰

ناله گره از رشته کارم نگشاید
کار دلم از ناله زارم نگشاید

مشکل که گشاید گره از کار دلم بخت
تا شانه خم زلف نگارم نگشاید

دولت نگشاید در اقبال برویم
تا باد نقاب از رخ یارم نگشاید

آسودگیم نیست ازین مرحله تا بخت
بر خاک سر کوی تو بارم نگشاید

شوق سر کوی تو غم روی تو دارم
دور از تو دل از باغ و بهارم نگشاید

با دل مسپارید بخاکم دم مردن
تا خون نزند موج و مزارم نگشاید

از خار امل غنچه مقصود فضولی
شرطست که تا اشک نبارم نگشاید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.