هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از دل سوخته و عشق به معشوق صحبت می‌کند. او از رنج‌ها و زخم‌های عشق می‌گوید، اما در عین حال، این عشق را منشأ روشنایی و رهایی می‌داند. همچنین، اشاره‌ای به مفاهیم عرفانی مانند رستگاری و نزدیکی به حق دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به سطحی از بلوغ فکری نیاز دارند.

شمارهٔ ۱۹۳

دل که سوزان بود خندان از رخ آن ماه شد
آنچنان کآتش گل از فیض خلیل الله شد

سینه تنگم دل خون گشته را در حبس داشت
زخم پیکانت ز بهر جستن او راه شد

در زنخدانت دلم از قید نام و ننگ رست
مخلص یوسف ز یاران مخالف خواه شد

داد رخت شادمانی را بسیلاب سرشک
تا دل محزونم از ذوق غمت آگاه شد

سوی من ره یافت هر محنت که ره گم کرده بود
تا شب تاریک من روشن ز برق آه شد

قد کشیدی دیده را تاب تماشایت نماند
خلعت نور نظر بر قامتت کوتاه شد

کعبه ملکست و ملت درگه پیر مغان
قدر دارد تا فضولی خاک این درگاه شد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.