هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است که با توصیفات زیبا و استعاره‌های پیچیده همراه شده است. شاعر از بیان صریح احساسات خود هراس دارد و ترجیح می‌دهد با واژه‌های غیرمستقیم مانند ماه، سرو، جان و پریشان، عشق خود را بیان کند. همچنین، تضاد بین عشق زمینی و عشق الهی و نگاه فقیه به بت‌پرستی نیز در شعر دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند تضاد عشق زمینی و الهی و نگاه انتقادی به فقیه، نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۲۴

روی می تابد ز من گر ماه تابان گویمش
می رود از پیشم از سرو خرامان گویمش

می خورد خون دلم گر گویمش جان منی
می شود از چشم من پنهان اگر جان گویمش

با چنین حسنی که رشک از لطف آن دارد ملک
هر که انسان گویدش نتوانم انسان گویمش

ای خوش آن وقتی که گویم حال دل پیشش ولی
هر چه گویم از پریشانی پریشان گویمش

سجده روی بتان را کفر می خواند فقیه
از مسلمانی نباشد گر مسلمان گویمش

نیست در دور رخش روی زمین را خال شب
با چنین رخساره چون شمع شبستان گویمش

تیغ بیدادش فضولی بر من احسانیست لیک
از بلای قطع می ترسم که احسان گویمش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.