هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از بی‌عدالتی معشوق، غم هجران و تلخی‌های عشق شکایت دارد، اما با وجود همه این رنج‌ها، همچنان مجذوب معشوق است و حتی شادی وصلت نیز برایش دردناک است.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌های عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و هجران ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۲۹۵

یار بی جرم بشمشیر ستم می کشدم
گر بگویم که چرا می کشدم می کشدم

ساکن خاک در او شده ام لیک چه سود
گر چه دارم صفت صید حرم می کشدم

الم عشق تو دریافته ام می میرم
لیک بی شک نه الم ذوق الم می کشدم

در غم هجر مرا آرزوی وصل تو نیست
چه کنم چون فرح وصل تو هم می کشدم

گر روم سوی تو بیداد تو و طعن رقیب
ور بسازم بغم هجر تو غم می کشدم

آه از آن نرگس خونریز ستمگر که اگر
بنگرم راست بآن ابروی خم می کشدم

دل نهادم بغم هجر فضولی چه کنم
گر نهم بر سر آن کوی قدم می کشدم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.