هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و رنجهای ناشی از آن سخن میگوید. او از نگاههای پراشک به معشوق، فاش کردن رازهای دل، و آزارهایی که دیده است مینالد. همچنین، از تلاشهای بیثمرش برای رسیدن به معشوق و گشودن گرههای زندگی با یاد او سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۳۱۹
گر چشم برخسار تو صد بار گشادم
هر بار دو صد سیل برخسار گشادم
فریاد کنان راز دلم پیش تو بگشاد
هر سیل که از دیده خونبار گشادم
آه از تو که ناگفته باغیار گشادی
هر راز که پیش تو من زار گشادم
تا چشم گشادم بتو دیدم ز تو آزار
فریاد که بر خود در آزار گشادم
بختم بنگر در ره او کز پی راحت
در رهگذر سیل فنا بار گشادم
گر سینه خراشیدم و خستم عجبی نیست
راهی بدل از بهر غم یار گشادم
کارم گرهی داشت از آن زلف فضولی
آن زلف گرفتم گره از کار گشادم
هر بار دو صد سیل برخسار گشادم
فریاد کنان راز دلم پیش تو بگشاد
هر سیل که از دیده خونبار گشادم
آه از تو که ناگفته باغیار گشادی
هر راز که پیش تو من زار گشادم
تا چشم گشادم بتو دیدم ز تو آزار
فریاد که بر خود در آزار گشادم
بختم بنگر در ره او کز پی راحت
در رهگذر سیل فنا بار گشادم
گر سینه خراشیدم و خستم عجبی نیست
راهی بدل از بهر غم یار گشادم
کارم گرهی داشت از آن زلف فضولی
آن زلف گرفتم گره از کار گشادم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.