هوش مصنوعی:
این شعر یک مرثیه و ستایشنامه است که در آن شاعر به مدح و توصیف شخصیتی به نام "ابا جعفر" میپردازد. او را به عنوان فردی بلندمرتبه، تأثیرگذار و نجاتبخش توصیف میکند که مانند ماه در شبهای تاریک مورد اشتیاق است. شاعر از فراق و دوری او ابراز درد میکند و ایران را به عنوان سرزمینی که توسط او آباد شده، میستاید. همچنین، از ظلم و تاریکی روزگار شکایت کرده و آرزوی بازگشت به روزهای شیرین گذشته را دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و تاریخی است و درک کامل آن نیاز به دانش ادبی و فرهنگی دارد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
رقعه
ابا جعفر یشتافک السمع والبصر
کفلمئان مشتاق الی الماء والنهر
و قد تفتقدک العین من بعد فقدها
کما فی اللیالی السود یفتقد القمر
شهدتک فاستغیت عنک من الوری
و من یتبع بعدالمشاهدة الاثر؟
رایتک ما فوق الروایات فی العلی
و من یعتمد بعد العیان علی الخبر؟
فانت من القوم الذین حسامهم
علا فی رقاب العالمین متی شهر
اذا او قدوا نارالقری فی بیوتهم
لهم جفته تسعی بها المفرد الجزر
و مهما بنوا بیت الفخار رایتهم
غیوقا و باقی الناس کلهم خضر
لقد عمروا ایران بعد خرابها
کما عمرت بیت الاله بنو مضر
ایا قادح الزند الذی حد ناره
اعز من ان یلقی به المزح و العشر
و یا شامخ العرنین لا متکبر
تشین والا صعب تکلفنا الوعر
یرومک اهل البدو والحضر سائلا
فجدوی یدیک الغیث فی البدو والحضر
لک الغایه القصوی من الفضل والنهی
و شاوالندی عن حصر نائلک اقتصر
لئن قلت انت الرکن فی کعبة العلی
صدقت و رب البیت والرکن والحجر
اراک شقیق الفرقدین و ثالث
المساکین تلوالبدر والا نجم الزهر
بفرع ذکی من غصون کریمه
اذا اهترت اهتزت به النجم و الشجر
ففی یدک الیمنی ریاض من العلی
و فی یدک الیسری حیاض من المطر
و مقولک النضناض سیف مخذم
فری قلب من یقلیک کالصارم الذکر
فتنظم فی نظم القوافی لئالیا
و تنشر حین النشر اقلامک الدرر
اما تدران البین بدل یومنا
بظلمه لیل لیس فی خلفه سحر
الم تران الهجر عوض شهدنا
بمر طعوم السلع والصاب والصبر
ففی صدرنا نار و فی عیننا قذی
و فی عیشنا نغض و فی مائنا کدر
لنا کبد مقروحه من فراقکم
فیا طول اسفار تعد من السقر
سادعو علی البین الممیت من الجوی
کنوح النبی اذ قال یا رب لاتذر
بلی و اله الراقصات الی منی
یهرولن مشیا فی الرماط و فی الازر
لئن ابعد تنی فی الطریق مراحل
خیالک عندی فی المنام و فی السهر
کفلمئان مشتاق الی الماء والنهر
و قد تفتقدک العین من بعد فقدها
کما فی اللیالی السود یفتقد القمر
شهدتک فاستغیت عنک من الوری
و من یتبع بعدالمشاهدة الاثر؟
رایتک ما فوق الروایات فی العلی
و من یعتمد بعد العیان علی الخبر؟
فانت من القوم الذین حسامهم
علا فی رقاب العالمین متی شهر
اذا او قدوا نارالقری فی بیوتهم
لهم جفته تسعی بها المفرد الجزر
و مهما بنوا بیت الفخار رایتهم
غیوقا و باقی الناس کلهم خضر
لقد عمروا ایران بعد خرابها
کما عمرت بیت الاله بنو مضر
ایا قادح الزند الذی حد ناره
اعز من ان یلقی به المزح و العشر
و یا شامخ العرنین لا متکبر
تشین والا صعب تکلفنا الوعر
یرومک اهل البدو والحضر سائلا
فجدوی یدیک الغیث فی البدو والحضر
لک الغایه القصوی من الفضل والنهی
و شاوالندی عن حصر نائلک اقتصر
لئن قلت انت الرکن فی کعبة العلی
صدقت و رب البیت والرکن والحجر
اراک شقیق الفرقدین و ثالث
المساکین تلوالبدر والا نجم الزهر
بفرع ذکی من غصون کریمه
اذا اهترت اهتزت به النجم و الشجر
ففی یدک الیمنی ریاض من العلی
و فی یدک الیسری حیاض من المطر
و مقولک النضناض سیف مخذم
فری قلب من یقلیک کالصارم الذکر
فتنظم فی نظم القوافی لئالیا
و تنشر حین النشر اقلامک الدرر
اما تدران البین بدل یومنا
بظلمه لیل لیس فی خلفه سحر
الم تران الهجر عوض شهدنا
بمر طعوم السلع والصاب والصبر
ففی صدرنا نار و فی عیننا قذی
و فی عیشنا نغض و فی مائنا کدر
لنا کبد مقروحه من فراقکم
فیا طول اسفار تعد من السقر
سادعو علی البین الممیت من الجوی
کنوح النبی اذ قال یا رب لاتذر
بلی و اله الراقصات الی منی
یهرولن مشیا فی الرماط و فی الازر
لئن ابعد تنی فی الطریق مراحل
خیالک عندی فی المنام و فی السهر
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۲۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر بعدی:ایضا این قصیده را فرستادم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.