هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به محبت و عشق است. شاعر از محبت به عنوان عنصری الهی و بهشتی یاد میکند که روح و دل را صیقل میدهد و راه نجات از غمهاست. او از حضور در محضر معشوق و جوشش عشق در دل سخن میگوید و محبت را کلید رستگاری میداند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۵
تقدیم دوست کردم قرقاول محبت
کز وی شنید مغزم بوی گل محبت
ای خرم آنزمانی کاندر حضور آن شه
جوشد صراحی دل از غلغل محبت
پای نشاط کوبم اندر بساط رفعت
دست امید یازم در کاکل محبت
دهقان خمیر ما را از گندمی سرشته است
کاندر بهشت روئید از سنبل محبت
از رود غصه ما را نتوان عبور کردن
جز با سفینه عشق یا از پل محبت
اندر مقام محمود مستانه شد امیری
در نغمه و ترنم چون بلبل محبت
کز وی شنید مغزم بوی گل محبت
ای خرم آنزمانی کاندر حضور آن شه
جوشد صراحی دل از غلغل محبت
پای نشاط کوبم اندر بساط رفعت
دست امید یازم در کاکل محبت
دهقان خمیر ما را از گندمی سرشته است
کاندر بهشت روئید از سنبل محبت
از رود غصه ما را نتوان عبور کردن
جز با سفینه عشق یا از پل محبت
اندر مقام محمود مستانه شد امیری
در نغمه و ترنم چون بلبل محبت
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.