۱۸۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۸ - تضمین غزل خواجه شیراز

چو مجلس وکلا را ملک مؤسس شد
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد

عنایت شه و بخشایش ولیعهدش
دل رمیده ما را انیس و مونس شد

ز فخر طعنه بمینو زند بهارستان
که طاق ابروی یار منش مهندس شد

درین چمن قد رعنای سرو و چهره گل
فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد

اساس دولت مشروطه کرد معجزه
که علم بیخبر افتاد و عقل بیحس شد

پس اینکرامت مجلس که عامی اندر صف
بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد

بروزنامه «مجلس » دبیر گشته «ادیب »
گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد

ترنج زر، شده، گوی مسین ملت از آنک
قبول دولتیان کیمیای این مس شد

بشوی دامن و در «مجلس » اندرا ای شیخ
که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد

کسی که ساغر رحمت ز دست داد گرفت
به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد

ز بانک ملت امیری متاز در پی گنج
چرا که حافظ از اینراه رفت و مفلس شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.