هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از هدایایی مانند فیروزه، یاقوت و خاتم فیروزه که از سوی یارش دریافت کرده است، سخن می‌گوید. او این هدایا را نمادهایی از محبت، حمایت و عنایت الهی می‌داند و از فضل و کرم یارش قدردانی می‌کند. همچنین، شاعر به قدرت و عظمت خداوند و بخشش‌های بی‌کران او اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و ادبی است که درک آن‌ها به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۵۱

تا خاتم فیروزه مرا یار فرستاد
فیروزیم از خاتمه کار فرستاد

زین پس مه و خورشید بزنهار من آیند
کان شاه مرا خاتم زنهار فرستاد

فیروزه کزان روشنی دیده پدیده است
یارم ز پی کوری اغیار فرستاد

فیروزه فرستاد مرا دوست ندانم
یاقوتی از آن لعل گهربار فرستاد

یا خاتم دولت را یزدان به من از غیب
اندر عوض بخشش کرار فرستاد

یا طرفه نگینی است که از بهر سلیمان
با ملک جهان ایزد دادار فرستاد

از لعل لبش کام نجویم که بیانش
در نامه مرا لؤلؤ شهوار فرستاد

در نافه زلفش نزنم دست که فضلش
از خامه مرا نافه تاتار فرستاد

نشناس حقوق کرم دوست امیری
کاین گوهرت از مخزن اسرار فرستاد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.