۱۷۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۳

اگر یک تن به گیتی درد یاران را طبیبستی
خداوند محبت شاه مهرویان حبیبستی

ز صوت عندلیب اندر چمن جانها برقص آید
مگر در وصف او سرگرم دستان عندلیبستی

گر او را بر فلک جانیست یا رب از چه رودایم
رخش چون آفتاب و پنجه چون کف الخضیبستی

چنان آویختم در دامن مهرش که پنداری
ز حلق کودکان آویخته عود الصلیبستی

به گیتی هر کسی را حق نصیبی داده است اما
مرا از ملک و مال این جهان مهرش نصیبستی

امیری را از او باید ادب آموختن گرچه
به فرمان مظفر شه ممالک را ادیبستی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴ - تاریخ و مرثیه شیخ نظر علی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.