هوش مصنوعی: این متن به توصیف عشق و زیبایی می‌پردازد که در آن عشق به عنوان یک نیروی خلاق و پویا عمل می‌کند. شاهد غیبی که خود پنهان است، به آیینه‌ای تبدیل می‌شود که عکس خود را در آن می‌بیند. عشق با آراستن و پنهان کردن زیبایی، بازی‌های خود را ادامه می‌دهد و عاشقان را اسیر خود می‌کند. در نهایت، عشق و عاشق هر دو درگیر بازی‌های پیچیده‌ای هستند که صبر و شکیبایی در آن جایی ندارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۳

شاهد غیبی که خود مستور بود
بود خود آیینه، خود منظور بود

عشق چون مشاطگی آغاز کرد
پرده از روی نکویش باز کرد

از نخست آیینه ای پیشش نهاد
آینه از صورت خویشش نهاد

عکس روی خویش در آیینه دید
گرچه از عکسش شد آیینه پدید

بر جمالش حسنی از نو خواست عشق
رویش از هر گونه ای آراست عشق

پس پریشان کرد زلف مشکبوی
در حجاب زلف پنهان کرد روی

گر چه ما محروم از روی وییم
هم اسیر زلف دلجوی وییم

تاکنون آیینه اش باشد به پیش
عشق میبازد همی باعکس خویش

عاشق است او با صد استغنا و ناز
عشق کس دیدست بی عجز و نیاز

صبر از عکسش چو نتواند حبیب
عکس کی از اصل بتواند شکیب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.