۱۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۲

ساقیا باده ده بهار گذشت
رونق عیش روزگار گذشت!

در میخانه و سر خم را
باز کن وقت انتظار گذشت!

آنچه داری بریز در جامم
درد سر بی حد از خمار گذشت!

شاهد گل ز بوستان امروز
توسن باد را سوار گذشت

از پس محمل جمازه گل
ناله بلبل و هزار گذشت

چشم نرگس به هر طرف نگران
از ره باغ شرمسار گذشت

اقحوان بر امید اردی بهشت
دیده اش بر قفا دچار گذشت

ضیمران پایمال صرصر شد
کله لاله ز افتخار گذشت

نوبت عهد بوستان افروز
چون وفا و وصال یار گذشت

جام را زورق یم می کن
لنگر صبر از قرار گذشت

خیز و این وقت را غنیمت دان
فرصت عمر بیمدار گذشت!

حبذا چنگ و شاهد و لب جو
مطربا ساز کن که کار گذشت!

طغرل از جبر چرخ مینالم
به من از جبرش بی شمار گذشت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.