هوش مصنوعی: این شعر از سنایی غزنوی، بیانگر ناراحتی شاعر از بی‌وفایی و جدایی است. او از معشوق می‌خواهد که به جای بی‌وفایی، خلق و خوی انبیا را نشان دهد و از زیبایی و لطف خود برای آرامش بخشیدن به او استفاده کند. شاعر همچنین از مستی و نشاط صحبت می‌کند و از معشوق می‌خواهد که در این حال، او را به حال خود رها کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند مستی و نشاط ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷

ای به بر کرده بی وفایی را
منقطع کرده آشنایی را

بر ما امشبی قناعت کن
بنما خلق انبیایی را

ای رخت بستده ز ماه و ز مهر
خوبی و لطف و روشنایی را

زود در گردنم فگن دلقی
برکش این رومی و بهایی را

چنگی و بربطی به گاه نشاط
جمله یاری دهند نایی را

با چنان روی و با چنان زلفین
منهزم کرده‌ای ختایی را

آتشی نزد ماست خیز و بیار
آبی و خاکی و هوایی را

بار ندهند نزد ما به صبوح
هیچ بیگانهٔ مرایی را

چون بود یار زشت پر معنی
چه کنم جور هر کجایی را

چو شدی مست، جای خواب بساز
وز میان بانگ زن سنایی را
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.