هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غزل‌گونه، به بیان درد و رنج عشق و جدایی می‌پردازد. شاعر از زلف یار، جفای آسمان، و حرمان وصال سخن می‌گوید و احساسات خود را با تصاویر شاعرانه مانند تارک جان، تیغ جفا، و سنگ هجران بیان می‌کند. همچنین، به رقابت و غیرت در عشق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه پیچیده و استفاده از استعاره‌های شاعرانه است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند جفا و غیرت نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۳

ز زلفش تارک جانم بود پیوند هر مورا
بصد تیغ جفا نتوان برید از هم من و او را

جفای آسمان کم بود عشاق بلا جو را
نمود ازوسمه آن مه لاجوردی طاق ابرو را

ز حرمان زلال وصل او در وصل او سوزم
نمی‌باشد گیاه تشنه‌ای جز من لب جو را

نه بالین در شب هجران او نه بستری دارم
چسان بر سنگ نگذارم سروبر خاک پهلو را

چه جوید دل بجز سرگشتگی از حلقه زلفش
ز چوگان غیر ازین ناید که سرگردان کند گو را

ز غیرت کرده خم پشت مه نو را تعال‌الله
چه نیکو بسته معمار ازل آن طاق ابرو را

گهی گیرد به تحریک رقیبان دامنش ورنه
نهانی هست با مشتاق ربطی آن سگ کورا
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.