هوش مصنوعی: این متن بیانگر تسلیم و رضایت به حکمت الهی است، با اشاره به بی‌نیازی از شکایت و شکر در برابر خوبی‌ها و بدی‌ها. شاعر از ضعف خود و ناتوانی در برابر دشمنان سخن می‌گوید و از بی‌عدالتی و سنگدلی اطرافیان شکایت دارد. همچنین، او به دنبال هدایت و رهایی از رنج‌هاست و از عشق و وصال سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند تسلیم در برابر تقدیر و شکایت از بی‌عدالتی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۷۱

خوش آنکه گشته تسلیم بر حکمت از بدایت
لب بسته از بد و نیک نه شکر و نه شکایت

ای دشمن قوی چیست بیمت ز ما ضعیفان
ما را نه زور خصمی نه از کسی حمایت

بر درگه تو دادند پاداش خدمتم را
هر خادمی که دارد مخدوم بی‌عنایت

درمانده داردم سخت آن سنگدل که در وی
نه گریه راست تأثیر نه ناله را سرایت

بستیم رخت از آن کو کانجاست خواری افزون
آن بنده که بیش است مستوجب رعایت

ما کجرو از الستیم ای هادی طریقت
آنرا بجو که باشد شایسته هدایت

چون در طلب نمیریم نادیده روی منزل
هم پای جستجو لنگ هم راه بینهایت

از بیم خوی تندت خون شد دلم چه سازم
نه طاقت خموشی نه جرأت شکایت

شد کشور دل ما ویران ز جور دشمن
دستی برآر وقت است ای صاحب ولایت

برد از حدیث وصلت خواب عدم جهانرا
فریاد ازین فسانه افغان از این حکایت

تا کی کشی ازو سر کز فیض طبع قانع
زان لب بود دوبوسی مشتاق را کفایت
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.