۲۲۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۵

نه در سر غیر سودای تو باشد
نه در دل جز تمنای تو باشد

فلک ابری ز دریای تو باشد
زمین‌گردی ز صحرای تو باشد

نشان کلفت رندان درین بزم
ز صاف و درد مینای تو باشد

بکس غیر از تو نگشایم در دل
که جای غیر یا جای تو باشد

تویی کارایش عالم چو خورشید
ز حسن عالم آرای تو باشد

زلیخا و غم یوسف خریدن
مرا سودای سودای تو باشد

رخ زیبای ماه آسمانی
کجا چون روی زیبای تو باشد

قد رعنای سرو بوستانی
کجا چون قد رعنای تو باشد

دلی دارد درون سینه مشتاق
که لبریز از تمنای تو باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.