۱۹۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۰۷

خونم نریزد، آنغمزه مشکل
صیاد زیرک، من صید غافل

از قرب جانان، ما را چه حاصل
بحرش در آغوش، لب تشنه ساحل

خیزد چه در عشق، از دست و پائی
کان مانده بر سر، این رفته در گل

خنجر کشیده، حشمت ز مژگان
جانها طپیده، در خون چو بسمل

مجنون زمین‌گیر، از ناتوانی
افتاده هر گرد، دنبال محمل

صد کشته هر سو، در خون طپیده
نه تیغ بیداد، نه دست قاتل

درمانده‌ام سخت، در کار عشقت
هم ناخنم سست، هم عقده مشکل

خوش آنکه گیرم، تنگش در آغوش
بر گردن او، دستم حمایل

نادیده پویم، ره تا کدامست
پشتم بمقصود، یا رو بمنزل

خاموش مشتاق، کز ناله‌ات کشت
روحانیان را در خون طپان دل
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.