هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد هجران و بیوفایی معشوق شکایت میکند. او بیان میکند که با وجود وفاداریهایش، جفا دیده و دل و جانش را به معشوق سپرده، اما معشوق با بیوفایی و ناجوانمردی، او را رنجانده و آتش هجران در دلش افکنده است. شاعر از خدا میخواهد که داور باشد و حق او را از معشوق بگیرد.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عاطفی عمیق مانند عشق، هجران و بیوفایی است که درک آنها نیاز به بلوغ عاطفی و تجربههای زندگی دارد. همچنین، استفاده از واژگان و مفاهیم شعری ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۸۶
نگارینا دلم بردی خدایم بر تو داور باد
به دست هجر بسپردی خدایم بر تو داور باد
وفاهایی که من کردم مکافاتش جفا آمد
بتا بس ناجوانمردی خدایم بر تو داور باد
به تو من زان سپردم دل نگارا تا مرا باشی
چو دل بردی و جان بردی خدایم بر تو داور باد
زدی اندر دل و جانم ز عشقت آتش هجران
دمار از من برآوردی خدایم بر تو داور باد
به دست هجر بسپردی خدایم بر تو داور باد
وفاهایی که من کردم مکافاتش جفا آمد
بتا بس ناجوانمردی خدایم بر تو داور باد
به تو من زان سپردم دل نگارا تا مرا باشی
چو دل بردی و جان بردی خدایم بر تو داور باد
زدی اندر دل و جانم ز عشقت آتش هجران
دمار از من برآوردی خدایم بر تو داور باد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.