هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از زبان شاعری است که از عشق و جمال معشوق خود سخن می‌گوید. او از زیبایی موهای معشوق، چشمان خواب‌آلودش، و نور چهره‌اش که مانند مهتاب می‌درخشد، تعریف می‌کند. شاعر از تأثیرات عمیق عشق معشوق بر خود می‌گوید که او را مست و بی‌خواب کرده و اشک‌هایش را سرخ مانند عناب نموده است. همچنین، او از عشق بی‌نظیر و رایگان معشوق سخن می‌گوید که چشم‌هایش را پر از اشک‌های گران‌بها کرده است.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۰۴

زلف پر تابت مرا در تاب کرد
چشم پر خوابت مرا بی خواب کرد

با تن من کرد نور عارضت
آنکه با تار قصب مهتاب کرد

عنبرین زلف چو چوگان خم گرفت
تا دلم چو گوی در طبطاب کرد

وان لب عناب گونت طعنه کرد
تا سرشگم سرخ چون عناب کرد

گر عجب بود آنکه عشق تو مرا
مست و هالک بی نبید ناب کرد

این عجب‌تر آنکه عشقت رایگان
چشم من پر لولو خوشاب کرد

میغ روی خوب چون خورشید تو
چشمهٔ خورشید را محراب کرد

و آتش روی ترا چون سجده برد
همچو ابدالان گذر بر آب کرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.