۳۵۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۱۹

در مهر ماه زهدم و دینم خراب شد
ایمان و کفر من همه رود و شراب شد

زهدم منافقی شد و دینم مشعبدی
تحقیقها نمایش و آبم سراب شد

ایمان و کفر چون می و آب زلال بود
می آب گشت و آب می صرف ناب شد

دوش از پیاله‌ای که ثریاش بنده بود
صافی می درو چو سهیل و شراب شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.