هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از تغییرات درونی خود سخن میگوید. او بیان میکند که زهد و دینش خراب شده و ایمان و کفرش به می و شراب تبدیل شده است. زهد او منافقی و دینش مشعبدی شده و تحقیقاتش به نمایش و آبش به سراب تبدیل شده است. او از این تغییرات درونی و از دست دادن معنویت خود ابراز ناراحتی میکند.
رده سنی:
18+
متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند می و شراب ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۱۱۹
در مهر ماه زهدم و دینم خراب شد
ایمان و کفر من همه رود و شراب شد
زهدم منافقی شد و دینم مشعبدی
تحقیقها نمایش و آبم سراب شد
ایمان و کفر چون می و آب زلال بود
می آب گشت و آب می صرف ناب شد
دوش از پیالهای که ثریاش بنده بود
صافی می درو چو سهیل و شراب شد
ایمان و کفر من همه رود و شراب شد
زهدم منافقی شد و دینم مشعبدی
تحقیقها نمایش و آبم سراب شد
ایمان و کفر چون می و آب زلال بود
می آب گشت و آب می صرف ناب شد
دوش از پیالهای که ثریاش بنده بود
صافی می درو چو سهیل و شراب شد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.