هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر به ستایش و تحسین معشوق خود می‌پردازد و آرزو می‌کند که هر کس که به او نزدیک است یا او را شایسته می‌داند، مورد آفرین و ستایش قرار گیرد. شاعر همچنین از عشق و علاقه‌ی خود به معشوق سخن می‌گوید و از این که معشوق با وجود گرفتن دلش، به او بوسه‌ای نمی‌دهد، شکایت می‌کند. در نهایت، شاعر اعلام می‌کند که حتی اگر نگهبان کوچه‌ی معشوق شود، راضی خواهد بود و امیدوار است که معشوق بر کسانی که این هوس را در سر دارند، بخشایش کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند هوس و قهر ممکن است نیاز به بلوغ فکری و عاطفی داشته باشند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۱۲۸

آفرین بادا بر آن کس کو ترا در بر بود
و آفرین بادا بر آن کس کو ترا در خور بود

آفرین بر جان آن کس کو نکو خواهت بود
شادمان آن کس که با تو در یکی بستر بود

جان و دل بردی به قهر و بوسه‌ای ندهی ز کبر
این نشاید کرد تا در شهرها منبر بود

گر شوم من پاسبان کوی تو راضی بوم
خود ببخشایی بر آن کش این هوس درسر بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.