هوش مصنوعی:
متن داستان مختار و عبداله بن اسد را روایت میکند که در آن عبداله به دلیل اعمال زشتش مانند شرکت در جنگ کربلا و آتش زدن خیمههای شاه، مورد نفرین و مجازات قرار میگیرد. مختار او را سرزنش میکند و در نهایت، عبداله به دستور مختار اعدام میشود. همچنین، مالک ابن بشیر که او نیز در جنگ کربلا شرکت کرده بود، مجازات میشود.
رده سنی:
15+
متن دارای صحنههای خشونتآمیز مانند اعدام و توصیف جنگ است که ممکن است برای کودکان مناسب نباشد. همچنین، مفاهیم تاریخی و مذهبی آن نیاز به درک بالاتری دارد که معمولاً نوجوانان و بزرگسالان بهتر میتوانند آن را تحلیل کنند.
بخش ۳۲ - به درک فرستادن مختار عبد الله ابن اسد و مالک ابن بشیر را
که بربسته بودش به بندی گران
که پردخته بودند آهنگران
بدش نام عبداله بن اسد
که نفرین رسادش به روح و جسد
بدو گفت مختار کای بد نژاد
که چون تو پلیدی ز مادر نزاد
چرا رفته بودی به کرب و بلا
به پیکار دارای اهل ولا
چرا سوختی خرگه شاه را
زدی در دل آتش خور و ماه را
سراپرده ای را فکندی ز پای
که روح الامین بردرش جبهه سای
بگفتا: که این من به فرمان خویش
نکردم چنین آمد از خواجه پیش
مرا خواجه ام داد فرمان چنین
از او این بدی آمد از من مبین
بفرمود دژخیم را نامدار
که برادرش از تن، سر نابکار
ز جا جست دژخیم و خنجر گرفت
بزد دست و ریش بد اختر گرفت
بردی از تن او سر پر غرور
بیفزود اله جهان را سرور
نبشتند نامش بدان دفترا
که بودی به دست دبیر اندرا
پس از بد گهر مالک ابن بشیر
بپرداخت روی زمین را امیر
که او هم سوی کربلا رفته بود
به پیکار دشت بلا رفته بود
چو نام بد اندیش بنوشته شد
که او هم به هنجار بد کشته شد
که پردخته بودند آهنگران
بدش نام عبداله بن اسد
که نفرین رسادش به روح و جسد
بدو گفت مختار کای بد نژاد
که چون تو پلیدی ز مادر نزاد
چرا رفته بودی به کرب و بلا
به پیکار دارای اهل ولا
چرا سوختی خرگه شاه را
زدی در دل آتش خور و ماه را
سراپرده ای را فکندی ز پای
که روح الامین بردرش جبهه سای
بگفتا: که این من به فرمان خویش
نکردم چنین آمد از خواجه پیش
مرا خواجه ام داد فرمان چنین
از او این بدی آمد از من مبین
بفرمود دژخیم را نامدار
که برادرش از تن، سر نابکار
ز جا جست دژخیم و خنجر گرفت
بزد دست و ریش بد اختر گرفت
بردی از تن او سر پر غرور
بیفزود اله جهان را سرور
نبشتند نامش بدان دفترا
که بودی به دست دبیر اندرا
پس از بد گهر مالک ابن بشیر
بپرداخت روی زمین را امیر
که او هم سوی کربلا رفته بود
به پیکار دشت بلا رفته بود
چو نام بد اندیش بنوشته شد
که او هم به هنجار بد کشته شد
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۳۱ - نشستن مختار وفادار به دارالاماره
گوهر بعدی:بخش ۳۳ - به درک فرستادن امیر مختار نافع و
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.