هوش مصنوعی: این متن به بیان احساسات عمیق عاشقانه و رهایی از تعلقات دنیوی می‌پردازد. شاعر از عشق به عنوان نیرویی قدرتمند یاد می‌کند که باعث رهایی از دنیا و رسیدن به حقیقت می‌شود. او از خواننده می‌خواهد که از تعلقات دنیوی دست بکشد و به سوی حقیقت و عشق حرکت کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در سنین بالاتر دیده می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۴۰

تا رقم عاشقی در دلم آمد پدید
عاشقی از جان من نبست آدم برید

در صفت عاشقی لفظ و عبارت بسوخت
حرف و بیان شد نهان نام و نشان شد پدید

قافله اندر گذشت راه ز ما شد نهان
گشت ز ما منقطع هر که به ما در رسید

مشکل درد مرا چرخ نداند گشاد
محمل عشق مرا خاک نیارد کشید

ای پسر از هر چه هست دست بشوی و برو
راه خرابات گیر رود و سرود و نبید
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.