هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و نیاز به یار سخن می‌گوید. او از درد دل، بیداری شبانه، و نیاز به دیدار معشوق صحبت می‌کند. شاعر همچنین از طعنه‌ها و ناراحتی‌هایی که از طرف معشوق می‌بیند، شکایت می‌کند و بیان می‌کند که برای عشق باید هزینه‌های زیادی پرداخت. در نهایت، شاعر تأکید می‌کند که برای داشتن یک رابطه خوب، رفتار خوب نیز لازم است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد دل و شکایت از معشوق نیاز به بلوغ عاطفی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۳۹

ترا باری چو من گر یار باید
ازین به مر مرا تیمار باید

اگر بیمار باشد ور نباشد
مر این دل را یکی دلدار باید

اگر ممکن نباشد وصل باری
بسالی در یکی دیدار باید

بیازردی مرا وانگه تو گویی
چه کردی کز منت آزار باید

مرا گویی که بیداری همه شب
دو چشم عاشقان بیدار باید

چو من وصل جمال دوست جویم
مرا دیده پر از زنگار باید

چه کردی بستدی آن دل کز آن دل
مرا در عشق صد خروار باید

مرا طعنه زنی گویی دلیرا
دلی بستان چرا بیکار باید

دل خسته چه قیمت دارد ای دوست
که چندین با منت گفتار باید

طمع برداشتم از دل ولیکن
مر این جان را یکی زنهار باید

همه خون کرد باید در دل خویش
هر آنکس را که چون تو یار باید

ایا نیکوتر از عمر و جوانی
نکو رو را نکو کردار باید

مرا دیدار تو باید ولیکن
ترا یارا همی دینار باید

مرا دینار بی مهرست رخسار
چنین زر مر ترا بسیار باید

اگر خواهی به خون دل کنی نقش
ولیکن نقش را پرگار باید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.