هوش مصنوعی: این متن به موضوع عرفان و سلوک عرفانی می‌پردازد و بیان می‌کند که برای رسیدن به مقام عشق و فنا، باید از تعلقات دنیوی و نام و ننگ دور شد. راه عرفان پر از خطرات و موانع است و تنها کسانی که از همه چیز بریده‌اند، می‌توانند به این مقام برسند. همچنین، متن تأکید می‌کند که عشق حقیقی نیازمند فنا شدن در راه معشوق است و این مسیر، مسیری دشوار و پر از آزمون‌های سخت است.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فنا شدن و جدایی از تعلقات دنیوی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۹

هر کو به راه عاشقی اندر فنا شود
تا رنج وقت او همه اندر بلا شود

آری بدین مقام نیارد کسی رسید
تا همتش بریده ز هر دو سرا شود

راهیست بلعجب که درو چون قدم زنی
کمتر منازلش دهن اژدها شود

بی چون و بی چگونه رهی کاندر و قدم
گاهی زمین تیره و گاهی سما شود

در منزل نخستین مردم ز نام و ننگ
از روزگار مذهب و آیین جدا شود

هر کس نشان نیافت از این راه بر کران
آن مرد غرقه گشته به دریا کجا شود

در کوی آدمی نتوان جست راه دین
کاندر نسب عقیدهٔ مردم دو تا شود

زاندر که آمدی به همان بایدت شدن
پس جز به نیستی نسب تو خطا شود

صحرا مشو که عیب نهانست در جهان
ور عیب غیب گردد عاشق فنا شود
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.