هوش مصنوعی: این متن درباره‌ی عشق و فداکاری در راه آن است. شاعر بیان می‌کند که تا زمانی که فرد از چیزهای غیرضروری دست نکشد و سختی‌های راه عشق را نپذیرد، نمی‌تواند عاشق واقعی باشد. عشق نیازمند فداکاری، تحمل سختی‌ها و گذشتن از خود است. اگر کسی توانایی این راه را ندارد، بهتر است از آن دوری کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌ی عرفانی ممکن است برای سنین پایین‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۳

تا جایزی همی نشناسی ز لایجوز
اندر طریق عشق مسلم نه‌ای هنوز

عاشق نباشد آنکه مر او را خبر بود
از سردی زمستان و ز گرمی تموز

در کوی عشق راست نیابی چو تیر و زه
تا پشت چون کمان نکنی روی همچو توز

چون در میان عشق چو شین اندر آمدی
چون عین و قاف باش همه ساله پشت قوز

گر مرد این رهی قدم از جان کن و در آی
ور عاجزی برو تو و دین و ره عجوز
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.