۳۷۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۹۵

ای جهان افروز دلبر ای بت خورشید فش
فتنهٔ عشاق شهری شمسهٔ خوبان کش

گاه آن آمد از وصل تو بستانیم داد
زین جهان حیله‌ساز و روزگار کینه کش

باده‌ای خواهیم تلخ و مجلسی سازیم نغز
مطربی ناهید طبع و ساقیی خورشید فش

در جهان ما را کنون شش چیز باید تا بود
زخم ما بر کعبتین خرمی امروز شش

خانه‌ای گرم و حریفی زیرک و چنگی حزین
ساقی خوب و شراب روشن و محبوب خوش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.