هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او شب گذشته را به دلیل دوری از معشوق، پر از درد و اندوه توصیف می‌کند و از اشک‌هایش که مانند قطره‌های خون بوده‌اند، یاد می‌کند. عشق او چنان شدید است که دلش را مانند دوزخ می‌بیند و شب گذشته را از همه شب‌ها غم‌انگیزتر می‌داند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد که معمولاً در سنین بالاتر وجود دارد.

غزل شمارهٔ ۱۹۹

بر من از عشقت شبیخون بود دوش
آب چشمم قطرهٔ خون بود دوش

در دل از عشق تو دوزخ می‌نمود
در کنار از دیده جیحون بود دوش

ای توانگر همچو قارون از جمال
عاشق از عشق تو قارون بود دوش

ای به رخ ماه زمین بی روی تو
مونس من ماه گردون بود دوش

بی تو دوش از عمر نشمردم همی
کز شمار عمر بیرون بود دوش

چون شب دوشین شبی هرگز مباد
کز همه شبها غم افزون بود دوش
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.