هوش مصنوعی: این متن شعری است که زیبایی و جذابیت یک شخص را توصیف می‌کند. شاعر از عناصر طبیعت مانند زلف، بادام، یاقوت و خورشید برای توصیف زیبایی این شخص استفاده می‌کند. همچنین، شاعر بیان می‌کند که این زیبایی باعث فتنه و جذبه‌ای در میان مردم شده است. در نهایت، شاعر اعلام می‌کند که دل و جانش را به این شخص فروخته و حاضر نیست آن را بازپس بگیرد.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و زیبایی‌شناسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۰۰

چه رسمست آن نهادن زلف بر دوش
نمودن روز را در زیر شب پوش

گه از بادام کردن جعبهٔ نیش
گه از یاقوت کردن چشمهٔ نوش

برآوردن برای فتنهٔ خلق
هزاران صبحدم از یک بناگوش

تو خورشیدی از آن پیش تو آرند
فلک را از مه نو حلقه در گوش

پری و سرو و خورشیدی ولیکن
قدح گیر و کمربند و قباپوش

گل و مه پیش تو بر منبر حسن
همه آموخته کرده فراموش

سنایی را خریدستی دل و جان
اگر صد جان دهندت باز مفروش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.