۳۲۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۰۶

ای جور گرفته مذهب و کیش
این کبر فرو نه از سر خویش

جز خوب مگو از آن لب خوب
جز خوبی و لطف هیچ مندیش

تا دور شدی ز پیش چشمم
عشقت چه غم نهاده از پیش

هر ساعت صبر من بود کم
هر ساعت درد من بود بیش

از کیش و طریقتم چه پرسی
عشقست مرا طریقت و کیش

گفتم بزیم به کام با تو
هرگز نزید به کام درویش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.