هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از درد عشق و هجران معشوق خود سخن می‌گوید. او از زخم‌های عاطفی که از عشق معشوق به دلش وارد شده، شکایت می‌کند و از گذر زمان و کاهش صبر خود در برابر عشق و افزایش زیبایی معشوق می‌گوید. شاعر همچنین از هجران معشوق و تأثیر آن بر زندگی خود ابراز ناراحتی می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده‌ی شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۰۷

آن کژدم زلف تو که زد بر دل من نیش
از ضربت آن زخم دل نازک من ریش

آنجا که بود انجمن لشگر خوبان
نام تو بود اول و پای تو بود پیش

بنگر که همی با من و با تو چکند چرخ
بر هر دو همی چون شمرد مکر و فن خویش

هر شب که کند عشق شکیبایی من کم
هم در گذرد خوبی و زیبایی تو بیش

ای روی تو قارون شده از حسن و ملاحت
از هجر تو قارونم و از وصل تو درویش

خود چون بود آخر به غم هجر گرفتار
آن کس که به اول نبود عافیت اندیش
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.