هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و اخلاقی از نظیری نیشابوری، بر اهمیت روشنایی دل، رهایی از تعلقات دنیوی، و عشق حقیقی تأکید دارد. شاعر از رهایی از دوگانگی‌ها، عشق به معشوق الهی، و بی‌اعتنایی به مادیات سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات انتزاعی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۱۵

کسی به ملک حدوث از قدم نمی افتد
که بر گذرگه شادی و غم نمی افتد

به روشنایی دل رو که رفتگان رستند
گذار زنده دلان بر عدم نمی افتد

من این مرقع الوان بیفکنم روزی
که طرح رندی و تقوا به هم نمی افتد

زبان دعوت و تسخیر به که بربندم
که در چراغ کس آتش به دم نمی افتد

مسافری که ز نابود بود خود بیند
به فکر منفعت بیش و کم نمی افتد

دلیل عشق نزیبد کسی که در هر گام
سرش چو شمع به پیش قدم نمی افتد

چنان ز شوق تو گردیده کعبه سرگردان
که راه کعبه روان بر حرم نمی افتد

چنان پرستش روی تو جذب دل ها کرد
که عشق برهمنان بر صنم نمی افتد

به ذکر من خط نسیان کشیده ای اما
به فکر غیر ز دستت قلم نمی افتد

ز سهو خاطر یاران چنان سقیم شدم
که سایه قلمم بر رقم نمی افتد

نویسی ار به «نظیری » دعا و گر دشنام
ز شوق نامه به فکر رقم نمی افتد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.