۳۲۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۴۲

ای یار سر مهر و مراعات تو دارم
ای دولت دل خدمت و طاعات تو دارم

طاعات و مراعات ترا فرض شناسم
جان و دل و دین وقف مراعات تو دارم

حاجات تو گر هست به جان و دل و دینم
جان و دل و دین از پی حاجات تو دارم

یک بار مناجات تو در وصل شنیدم
بار دگر امید مناجات تو دارم

هر چند به بد قصد کنی جان و سر تو
گر هیچ به بد قصد مکافات تو دارم

گر صومعهٔ خویش خرابات کنی تو
من روی همه سوی خرابات تو دارم

ششدر کن و شهمات ببر جان و دل من
کاین هر دو بر ششدر و شهمات تو دارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.