هوش مصنوعی: این متن به موضوعاتی مانند ناامیدی از روابط انسانی، بی‌وفایی و نامهربانی در جامعه، انتقاد از وضعیت اجتماعی و اخلاقی زمانه، و همچنین تفکر در مورد زندگی و مرگ می‌پردازد. شاعر از بی‌مهری مردم، دوستی‌های ناپایدار، و فقدان همدردی واقعی شکایت می‌کند و به شرایط نابسامان اخلاقی و اجتماعی اشاره دارد.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و انتقادی از جامعه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات حاوی ناامیدی و تلخی هستند که مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۳۸

ز پاس آشنایی، بهره نبود خلق عالم را
نمک خوردن، چو زخم از هم جدا سازد دو همدم را

به گرمیهای ظاهر، چشم دلسوزی مدار از کس
برای اهل ماتم، دل نسوزد شمع ماتم را

نباشد نقص دولت، یاری افتادگان کردن
بدوش خود کشد خورشید تابان، بار شبنم را

بآن رغبت که خون هم خورند این ناکسان دایم
چه بودی گر دو روزی نیز خوردندی غم هم را؟

ز من گر دشمنان بردند مال عالمی، اما
به حق دوستی گویا به من دادند عالم را

خلاصی نیست از طول أمل در زندگی ممکن
مگر سنگ لحد کوبد سر این مار ارقم را

هنر در عهد ما از دین گذشتن شد، نه از دنیا
کنند این سرزنش پیوسته ابراهیم ادهم را

تمام عمر همراهند باهم، لیک تا کشتن
همه قابیل و هابیل است نام اولاد آدم را

ز بس نامهربانی رسم شد، باور نمیکردم
نمیدیدم اگر پهلوی هم بادام توأم را

چسان لب وا شود واعظ که در بازار عهد ما
روایی نیست از جنس سخن، جز نقش درهم را؟
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.