۱۸۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۳

در وحشت دو کون بجو آن یگانه را
بر روی دل ببند در فکر خانه را

چشم از جهان بپوش و، دگر بیش از این مبین
چین جبین پست و بلند زمانه را

خواهی که سرفراز شوی، خاکسار باش
راهی جز آستان نبود صدر خانه را

پیوسته اهل حرص، ذلیلند در جهان
خرمن به خاک تیره نشانده است دانه را

ای بی خبر شماره نعمت نگاهدار
تسبیح کرده اند برای تو دانه را

دردا که خویش هم نشنیدم، چه سود اگر
گفتم بلند این غزل واعظانه را؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.