هوش مصنوعی: این متن به موضوعاتی مانند گذر زمان، برابری انسان‌ها در برابر مرگ، بی‌تفاوتی ثروتمندان به فقرا، اهمیت هنر و قدردانی از آن، و یکسان‌بودن دردها و رنج‌های انسان‌ها می‌پردازد. همچنین به نقش زبان و بیان در ارتباطات انسانی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی موجود در متن برای درک و تجزیه‌وتحلیل، به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی بیشتری نیاز دارد که معمولاً از سنین نوجوانی به بعد شکل می‌گیرد.

شمارهٔ ۱۹۵

آید چو مرگ هستی پیرو جوان یکیست
در پیش برق، سبزه تر با خزان یکیست

از هیچکس، بجز دوزبانی ندیده ایم
خلق زمانه را همه گویی زبان یکیست

منعم ز حال مردم بی برگ غافل است
در پیش سرو، فصل بهار و خزان یکیست

فرق هنر ز بی هنری، قدردان کند
میزان چو نیست، قدر سبک با گران یکیست

گند دماغ آرد، اگر ایستد دو روز
مال جهانی فانی و آب روان یکیست

یک درد بود، در دل مجنون و کوهکن
گر نسخه ها جداست، ولی داستان یکیست

آن کرد با من او، که به پروانه کرد شمع
خوبان شهر را همه گویی زبان یکیست

واعظ چراغ محفل دلها کلام ماست
زآن رو که با زبان دل ما شمع سان یکیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.