۳۵۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۷۴

ای من مه نو به روی تو دیده
واندر تو ماه نو بخندیده

تو نیز ز بیم خصم اندر من
از دور نگاه کرده دزدیده

بنموده فلک مه نو و خود را
در زیر سیاه ابر پوشیده

تو نیز مه چهارده بنمای
بردار ز روی زلف ژولیده

کی باشد کی که در تو آویزم
چون در زر و سیم مرد نادیده

تو روی مرا به ناخنان خسته
من دو لب تو به بوسه خاییده

ای تو چو پری و من ز عشق تو
خود را لقبی نهاده شوریده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.