هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر به ستایش عشق الهی و بندگی در برابر خداوند می‌پردازد. او از تأثیر عمیق این عشق بر قلب و روح خود سخن می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه این عشق باعث رهایی از غم و بیداد شده است. شاعر همچنین به نقش عشق الهی در هدایت انسان‌ها و ترک دنیای مادی اشاره می‌کند.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۷۵

ای مهر تو بر سینهٔ من مهر نهاده
ای عشق تو از دیدهٔ من آب گشاده

بسته کمر بندگی تو همه احرار
از سر کله خواجگی و کبر نهاده

دستان دو دست تو به عیوق رسیده
آوازهٔ آواز تو در شهر فتاده

ابدال شکسته همه در راه تو توبه
زهاد گرفته همه بر یاد تو باده

مسپر ره بیداد و ز غم کن دلم آزاد
ای داد تو ایزد ز ملاحت همه داده

پیوسته سنایی ز پی دیدن رویت
هم گوش بدر کرده و هم دیده نهاده
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.