هوش مصنوعی: این متن بیانگر شکایت شاعر از پیمان‌شکنی معشوق است. معشوق با وجود وعده‌های زیبا، دل شاعر را شکسته و به سوی دیگری رفته است. شاعر از فریبکاری و بی‌وفایی معشوق گلایه می‌کند و این رفتار را ناپسند می‌داند.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عاطفی پیچیده مانند عشق، شکست عشقی و پیمان‌شکنی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

غزل شمارهٔ ۴۰۸

زهی پیمان شکن دلبر نکوپیمان به سر بردی
مرا بستی و رخت دل سوی یار دگر بردی

کشیدی در میان کار خلقی را به طراری
پس آنگه از میان خود را به چالاکی بدر بردی

دلی کز من به صد جان و به صد دستان نبردندی
به چشم مست عالمسوز حیلت گر بدر بردی

همین بد با سنایی عهد و پیمان تو ای دلبر
نکو بگذاشتی الحق نکو پیمان به سر بردی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.