هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از معشوق خود با عبارات و تشبیهات زیبا و پرطمطراق یاد می‌کند. او معشوق را با صفات برجسته‌ای مانند زیبایی، خوش‌زبانی، شجاعت و بزرگواری توصیف می‌کند و از عشق و فداکاری خود نسبت به او سخن می‌گوید. شاعر همچنین به ناتوانی خود در برابر جذابیت معشوق اشاره می‌کند و از این که معشوق او را تحقیر می‌کند، شکایت دارد.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی پیچیده‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از تشبیهات و اصطلاحات ادبی ممکن است برای سنین پایین‌تر دشوار باشد. بنابراین، این متن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است.

غزل شمارهٔ ۴۱۲

انصاف بده که نیک یاری
زو هیچ مگو که خوش نگاری

در رود زدن شکر سماعی
در گوی زدن شکر سواری

مه جبهت و آفتاب رویی
زهره دل و مشتری عذاری

بنوشت زمانه گویی آنجا
در جانت کتاب بردباری

بنگاشت خدای گویی اینجا
در دیده‌ت نقش حقگزاری

از لعل تو هست عاقلان را
یک نوش و هزار گونه خواری

در جزع تو هست عاشقان را
یک غمزه و صد هزار خواری

جز غمزهٔ تو که دید هرگز
یک ناوک و صد جهان حصاری

جز خندهٔ تو که داشت در دهر
یک شکر و نه فلک شکاری

در رزم تو هیچ دل نپوشد
بر تن زره ستیزه‌کاری

در بزم تو هیچ شه ندارد
بر سر کله بزرگواری

ای شوخ سیه‌گری که از تو
کم دید کسی سپیدکاری

از ابجد برتری ازیراک
نی یک نه دو نه سه نه چهاری

سرمازدگان آب و گل را
در جمله بهار در بهاری

جان و دل و دین بنده با تست
تا اینهمه را چگونه داری

چون بازسپید دلفریبی
چون شیرسیاه جانشکاری

تا پای من اندرین میانست
دستی به سرم فرو نیاری

من پای فرو نهادم ایراک
دانم سر پای من نداری

دشنام دهی که ای سنایی
بس خوش سخن و بزرگواری

هر چند جواب شرط من نیست
با این همه صد هزار باری
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.